فرهنگ سازمانی چیست ؟ نقش آن در شرکت ها چگونه است؟ (۱)

فرهنگ سازمانی

فرهنگ سازمانی به اعتقادات، باورها و رفتارهایی اشاره دارد که تعامل کارکنان و مدیران شرکت را تعیین کرده و معاملات و سایر فعالیت های بیرونی سازمان را مدیریت می کند. مدت زمان زیادی نیست که داشتن فرهنگ سازمانی بسیار خوب هم مانند حقوق ماهیانه و تسهیلات شغل به یک گزینه برای کارکنان بدل شده است. در واقع، فرهنگ سازمانی هم به همراه سایر مزایای مشاغل، موردانتظار و قابل پیش بینی بود.

فرهنگ سازمانی که یک شرکت داراست لزوماً برای یک سازمان دیگر نتیجه نمی دهد. اما می توان از شرکت هایی که از فرهنگ سازمانی درست و مناسب برخوردارند چیزهای زیادی آموخت و سپس برای ایجاد فرهنگ سازمانی کسب و کار خود اقدام کرد. پس با ما همراه باشید تا نگاهی بیندازیم به شرکت هایی که از فرهنگ سازمانی جالب و خوبی برخوردارند. امروز به ۳ مورد از این شرکت ها می پردازیم. امیدوارم مفید واقع شود.

۱- Zappos

Zappos تقریباً یکی از مشهورترین ها در فرهنگ سازمانی است که فروش آنلاین کفش را نیز به عهده دارد. فرهنگ این سازمان چگونه است؟

با مصاحبه ی فرهنگی مناسب آغاز می شود که نیمی از آن، زمانی ست که داوطلب استخدام شود. به کارکنان جدیدی که بعد از یک هفته ی اول آموزشی قصد خروج از شغل را داشته باشند ۲٫۰۰۰ دلار پیشنهاد می شود. ۱۰ ارزش اصلی شرکت برای هر یک از اعضای تیم القا شده و توسط آنان پذیرفته شده است. بهترشدن وضعیت کارکنان بخاطر کارمندانی ست که تست مهارت های شان را سپری کرده اند و قابلیت های افزایش یافته ی خود را به نمایش می گذارند. بخش هایی از بودجه برای ارتقای فرهنگ و تیم سازی کارکنان اختصاص داده می شود.

مزایا بعلاوه ی محل کار خوب که مفرح باشد و مشتریان راضی و خشنودی را ایجاد کند همه از فرهنگ های سازمان Zappos می باشد. زمانی که فرهنگ سازمان به درستی ایجاد شود خدمات مشتری و برند بسیار عالی رخ خواهد داد.

۲- Warby Parker

Warby Parkr شرکتی ست که از سال ۲۰۱۰ ساخت و فروش عینک را به عهده دارد. عینک ها توسط خود شرکت طراحی شده و مستقیم و بدون واسطه به مشتریان با قیمت های کم و مناسب فروخته می شوند. یکی از دلایلی که این شرکت به چنین سطحی از موفقیت رسیده این است که کاملاً به فرهنگ اختصاص یافته است. جلودار این شرکت، داشتن یک فرهنگ سازمانی مثبت و تنظیم کردن برنامه ها و رویدادهای مفرح و مثبت می باشد.

شرکت کاملاً به این موضوع آگاه است که داشتن یک رویداد و برنامه ی در آینده ای نزدیک، (در جریان) کل اعضای تیم را آماده نگه می دارد. چیزی در آینده وجود دارد که همه به آن چشم بسته اند که تمامی این اتفاقات هم نشان می دهد که اعضای تیم در کنار هم به خوبی مشغولند و به صورت رندومی به کمک کردن در مراحل خاص می شتابند.

۳- توییتر

کارکنان شرکت توییتر، همواره از فرهنگ سازمانی که دارند سخن می گویند. تیم-محور بودن، برگزاری جلسات در اتاق هایی با محیط باز و داشتن همکارانی که اساس کار آنها دوستی بوده از جمله مواردی ست که در شرکت توییتر وجود دارد.

کارکنان توییتر، انتظار غذاهای رایگان در مقر سان فرانسیسکو را به همراه کلاس های یوگا و تعطیلات نامحدود برای برخی از آنان دارند. امثال اینگونه تسهیلات و مزایاها در دنیای استارتاپی آنچنان هم که باید جذاب و فوق العاده نیستند. پس چه چیزی آنها را در شرکت توییتر مجزا می کند؟

کارکنان نمی توانند از عشق و علاقه ای که به هنگام کار کردن با سایر همکاران باهوش دارند سخن نگویند! آنها از اینکه قسمتی از شرکت هستند خوشحالند و دلداده ی انجام کارهایی هستند موضوعات مهم و به روز دنیا را فراهم می کند. احساس مشترکی که در آنها وجود دارد این است که اجازه نمی دهند جایی را قبل از به اتمام رسانیدن آن کار ترک کنند.

عادت‌های ساده که بهره وری را افزایش می‌دهند

کار هوشمندانه به این معنا است که وظایف میان افراد متخصص تقسیم شوند؛ کاری که با عادت‌ها و تفکر انتقادی همراه است و زمان و انرژی کمتری می‌برد.

هدف از انجام کار هوشمندانه این است که با انجام کار کمتر و آسان‌تر، نتیجه‌ی بهتری گرفت و با سرعت بیشتری به سمت هدف حرکت کرد. درواقع باید بتوان راه‌های مؤثرتری برای انجام کارها پیدا کرد. به‌عنوان مثال به جای استخدام ۱۰ مرد برای حمل یک سنگ بزرگ می‌توان ۱۰ چرخ ساخت و یک نفر را استخدام کرد تا کار را انجام دهد. کلید کار هوشمندانه، پیدا کردن راه‌ حل‌ خلاقانه برای انجام امور و جلوگیری از کار سخت است. تعداد زیادی از مردم به دلیل عدم انجام کار هوشمندانه مجبور می‌شوند ساعات زیادی کار کنند. عرق کردن، استرس داشتن و فکر زیاد نشانه‌هایی از این هستند که یک فرد کار خود را به‌خوبی انجام می‌دهد. این موضوع گاهی اوقات درست و گاهی اوقات دقیقا برعکس است. یعنی این موارد نشان‌دهنده‌ی این هستند که راه سخت را انتخاب کرده‌اید و همه‌ی کارها را خودتان به‌تنهایی انجام می‌دهید.

همه‌ی رهبران، فرماندهان و هدایت‌کنندگان یک گروه موسیقی کار مشابهی انجام می‌دهند. آن‌ها هیچ کاری را به‌تنهایی انجام نمی‌دهند؛ بلکه یک تیم را هدایت می‌کنند. افرادی که یک گروه موسیقی را هدایت می‌کنند خودشان لزوما نوازنده‌های خوبی نیستند؛ اما می‌دانند که چه کاری باید انجام شود و چه فردی بهترین نیرو برای انجام آن کار است. بنابراین زمانی که یک ویولونیست از وضعیت موجود شکایت می‌کند و توقع دارد به دلیل مهارتش وظیفه‌ی رهبری تیم به او سپرده شود، رهبر تیم می‌گوید: «این من هستم که موقعیت‌های خوب را فراهم می‌کنم و به تو فرصت می‌دهم که بهترین توانایی خود را به نمایش بگذاری.»

برای انجام کار هوشمندانه پیش از هر اقدامی باید بدانید که چه چیزهایی نمی‌دانید. از این شرایط استقبال کنید و بگویید: «من مهارت انجام این کار را ندارم و بهتر است شخص دیگری به جای من این کار را انجام دهد». شما باید بدانید که چه حداقل‌هایی برای انجام یک کار نیاز هستند اما خودتان را در هر زمینه‌ای خبره ندانید و فکر نکنید که بدون کمک شخص دیگری می‌توانید کارها را به تنهایی انجام دهید. با داشتن چنین طرز تفکری به هیچ جا نخواهید رسید. بعد از گذشت مدتی می‌بینید که تنها در شرکت نشسته‌اید و وظایف دیگران را نیز انجام می‌دهید؛ زیرا به جای اینکه شاهد جنگل باشید، روی درخت‌ها تمرکز کرده‌اید. اگر احساس می‌کنید حاکم مطلق کار، اهداف و فعالیت‌های زندگی هستید، موارد زیر به شما کمک می‌کنند که به جای سخت کار کردن هوشمندانه کار کنید.

۱- کارها را به دیگران محول کنید

محول کردن کارها به دیگران، یکی از تأثیرگذارترین راه‌ها برای بهتر و سریع‌تر انجام دادن امور است. به جای اینکه تلاش کنید تمام کارها را خودتان انجام دهید، وظایف را بین دیگران تقسیم کنید. تصور کنید می‌خواهید ۱۰ جعبه را به‌تنهایی جابه‌جا کنید، چه مقدار زمان و انرژی برای انجام آن باید صرف کنید. حال تصور کنید ۹ نفر دیگر برای کمک‌رسانی حاضر هستند درنتیجه کارها بسیار آسان‌تر از قبل انجام خواهد شد. در دنیای کسب‌و‌کار نیز به این همین صورت است و موفقیت محصول از مدیریت دقیق لحظه‌ها ناشی می‌شود. بنابراین محول کردن کارها یکی از مهم‌ترین و اساسی‌ترین راه حل‌ها است.

۲- نمونه‌های اولیه تولید و از آن‌ها استفاده کنید

به جای اینکه هر بار همه چیز را از ابتدا آغاز کنید، به کارهای قبلی خود بازگردید و از آن‌ها استفاده کنید. بهرهوری یعنی کاری را یک بار انجام دهید و بیشتر از یک بار به آن مراجعه کنید. هرقدر تعداد دفعات مراجعه بیشتر شود، هزینه‌ی تولید نیز بیشتر کاهش پیدا می‌کند؛ زیرا کارهای زیادی در پشت صحنه در جریان هستند. اگر محصولی به ارزش ۱۰ دلار را در عرض یک ساعت تولید کنید، باید ۱۰ محصول بفروشید تا زمانی که صرف کرده‌اید جبران شود. با این حال اگر ۵۰ محصول بفروشید یعنی صد دلار روی زمان خود سرمایه‌گذاری کرده‌اید و برگشت ۵۰۰ دلاری داشته‌اید، یعنی سرمایه‌ی شما چندین برابر شده است و این مقدار معادل پنج ساعت کار است. این مثال یک نمونه‌ی واضح از یک بار تولید کردن و استفاده‌ی مجدد است. این موضوع در مورد بسیاری از امور صدق می‌کند و این به شما بستگی دارد که بخواهید برای گرفتن نتیجه‌ی مشابه یک ساعت یا پنج ساعت کار کنید.

۳- کار خود را تقسیم کنید

داشتن لیست کاری متشکل از ۵۰ کار به هیچ عنوان خوشایند نیست و بدترین قسمت آن این است که باید دائما برای انجام کارهای مختلف طرز فکر خود را تغییر دهید زیرا ممکن است یک کار به خلاقیت احتیاج داشته باشد و کار دیگر در مورد تحلیل کردن موضوع جدیدی باشد. پریدن از یک کار و رفتن سراغ کار دیگر، زمان و انرژی زیادی از شما خواهد گرفت. لیست انجام کار خود را از نظر موضوع دسته‌بندی کنید و کارهای مشابه را در هر دسته قرار دهید. به‌عنوان مثال کارهای مالی را در یک دسته و کارهای خلاقانه را در دسته‌ی دیگر قرار دهید. این کار کمک می‌کند که بهره‌وری بیشتری داشته باشید.

۴- از قبل برنامه‌ریزی کنید

یکی دیگر از رمزهای موفقیت این است که بدانید قبل از به پایان رسیدن روز باید چه کارهایی را کامل انجام دهید. مطمئنا اگر پیش از وارد شدن به محل کار بدانید که تا پایان ساعات کاری باید چه کارهایی انجام دهید، برنامه‌ریزی دقیق‌تری خواهید داشت. اگر بتوانید قبل از آغاز روز، هفته، ماه یا حتی سال برنامه‌ریزی کنید و ببینید که می‌خواهید در این مدت کجا بروید و به چه اهدافی برسید، درک بهتری از مسیر خواهید داشت و آسان‌تر به مقصد می‌رسید. این کار نوشتن لیست انجام کار را راحت‌تر می‌کند و معنی بیشتری به کارها می‌دهد. زمان خود را تنها برای اینکه نشان دهید سرتان شلوغ است سپری نکنید. زمان خود را در جایی سرمایه‌گذاری کنید که بدانید شما را به اهداف نزدیک‌تر می‌کند و در آینده بیشترین برگشت را خواهد داشت.

۵- از نیروهای متخصص کمک بگیرید

یکی از مهم‌ترین چیزهایی که پیش از رسیدن به راه حل خلاقانه برای حل مسائل باید بدانید این است که ما پاسخ تمام پرسش‌ها را نداریم. دانش عمیق و تخصصی یک مهارت کمیاب است. به همین دلیل است که در یک شرکت بزرگ افراد متخصصی برای هر بخش استخدام می‌شوند. ایده‌آل‌ترین حالت ممکن این است که برای هر قسمت افراد متخصص در نظر گرفته شوند و پروژه‌ها را با توجه به مهارت‌هایی که دارند هدایت کنند.

منبع: زومیت

انتخاب شغل