مراقب شخصیت دیجیتالی فرزندانمان باشیم
چگونه میتوان از کودکان در عصر دیجیتال محافظت کرد؟
در گذشته ای که چندان هم دور نیست، کودکان برای بازی و یا انجام تجربه های جدید خود، به دنبال هم سن و سال های خود میگشتند و به راحتی شاهد صحنه هایی بودیم که در آن کودکان در کوچه ها بازی میکردند. این روزها دیگر کمتر در کوچه ها میبینیم که کودکان در حال بازی باشند. رفتار کودکان امروزی به دلیل محیط متفاوتی که در آن قرار گرفته اند، دیگر به نوعی نیست که بزرگترها را به یاد و خاطرات شیرین دوران کودکی بیندازد.
این روزها کودکان از همان چند ماهگی موبایل یا تبلتی را در دست دارند و با تصاویر جالب و صداهای هیجان انگیزی که از آن به گوش میرسد، سرگرم هستند؛ دنیای دیجیتال مانند شمشیر دولبه است و استفاده کودکان از آن باید توسط خانواده ها کنترل و مدیریت شود. با فراگیر شدن استفاده از ابزارهای ارتباطی، چالش بزرگی که بسیاری از والدین با آن روبهرو هستند نحوه ورود فرزندانشان به دنیای دیجیتال است. امروزه پدر و مادرها با چالش بزرگی در رابطه با فرزندانشان روبهرو هستند؛ اینکه چگونه به فرزندانشان علم استفاده از رایانه و تلفن همراه را بیاموزند، چه برنامه هایی از نظر سنی برای کودکانشان مناسب است و چگونه از دیدن محتوای نامناسب و اعتیاد اینترنتی که در حال گسترش است جلوگیری کنند.
متاسفانه اکثر والدین فکر میکنند که کار کردن با ابزارهای دیجیتالی نیاز به یک هوش خارق العاده دارد و وقتی که کودکشان میتواند با تبحر با گجت های دیجیتالی آن ها کار کند به خوبی ابزارهای دیجیتالی اطرافش را تشخیص داده و از آن ها استفاده کند، دچار یک ذوق زدگی خاص میشوند.
در موضوع ویژه هفته نامه بایت، به این مقوله پرداخته شده و روش هایی که تا به حال توسط کارشناسان و روانشناسان برای جلوگیری از وارد شدن آسیب به کودکان پیشنهاد شده است را مورد بررسی قرارداده است که چکیده ای از آن را برای شما گردآوری کرده ایم .
قدمهای اول کودک در جهان دیجیتال
کودکان زیر سه سال ادراک بینظیری نسبت به محیط پیرامون خود دارند. همه چیز به طور کامل برای آن ها تازگی دارد و تنها با یکبار تلاش برای یادگیری تکنولوژی می توانند آن را به طور عجیبی فراگیرند. آنها در همان ابتدای تولد با تکنولوژی شروع به تعامل میکنند و تکنولوژی آنان را به سمت خود می کشد. اینگونه کودکان را که از نوپایی با تکنولوژی درگیر می شوند «کودکان تکنولوژی» می نامند.
در حالی که ممکن است خیلی از شما در سنین بالاتری با تکنولوژی آشنا شده و با آن خو گرفته اید. در این سن، کودک هنوز قادر به تایپ کردن، گشت و گذار در اینترنت یا نصب برنامه نیست. از یک طرف هم دنیای دیجیتال هیچ استفادهای برای کشف و تحقیق توسط کودکان نوپا ندارد.
البته شما باید در هر صورت مراقب فرزندان خود و رفتار آنها باشید، ممکن است به صورت اتفاقی به دستگاه شما و یا اطلاعات ذخیره شده آسیب بزنند. این توصیه ها توسط آزمایشگاه امنیت کسپرسکی برای والدینی منتشر شده است که دوست دارند کودکان خود در سنین خاص یعنی از بدو تولد تا 5 سالگی با ابزارهای دیجیتالی در ارتباط باشند:
در این سن، کودکان نه تنها عادت دارند که دستگاه را به طور تصادفی به زمین بیندازند، بلکه این هدف را با منظور انجام می دهند و این مقتضای سن آنها است. کاملا آشکار است که انگار بسیاری از والدین تهدیدات آن را به راحتی فراموش می کنند. یک کیف محافظ و یک محافظ برای صفحه نمایش تهیه کنید و سعی کنید تفریح کودک خود را با یک گوشی هوشمند و یا یک تبلتی که دسترسی آن تا حد امکان محدود شده است، آغاز کنید. بهترین مکان در هنگام بازی کودکان، قرار دادن آنها بر روی فرش نرم و یا تخت بزرگ است. برنامه ای به منظور جلوگیری از اجرای اپلیکیشن ها (بدون دسترسی قبلی) نصب کنید و آن را تا قبل از اینکه دستگاه را برای بازی به فرزندتان بدهید، اجرا کنید. حتی اگر کودک به طور اتفاقی کارتون در حال پخش را متوقف کند، فقط این اپلیکیشن در دسترس خواهد بود.
آیا کودک را به طور کامل محدود کنیم؟
هرگز از نشان دادن تبلت و یا گوشی هوشمند به کودکتان دریغ نکنید. زندگی آینده آن ها حول تکنولوژی در حال رشد خواهد بود. این یک شانس برای کودکتان خواهد بود، زیرا که این تکنولوژی یک جنبه عادی از زندگی روزمره است و بهتر است آن را از کودکی فراگیرد. البته افراط نکنید.
کودک نوپا باید درک کند که دستگاه یک اسباب بازی نیست، البته این تعریف به عهده پدر و مادر است و آنها در تفهیم این موضوع به فرزندان، نقش اصلی را ایفا می کنند. بهتر است از همین سن، صحبت کردن با کودکتان را آغاز کنید و به او یادآور شوید که نباید طولانی مدت مشغول بازی کردن و دیدن کارتون شود. یک بار تذکر برای کودک دو ساله کافی است تا نسبت به این موضوع محتاطانه رفتار کند و این تذکر باعث می شود کودکان در سنین بالاتر در این رابطه کمتر سرپیچی کنند. سعی کنید به فرزندتان بگویید که دستگاه قابل شکستن و خراب شدن است و باید با احتیاط از آن استفاده کرد.
آیا امکان اعتیاد به ابزارهای دیجیتال وجود دارد؟
- هنگامی که دستگاه کودکتان را برای استفاده از بازی محدود کرده اید، برای او شرح دهید که که چرا زمان را محدود کرده اید و به او بگویید که دستگاه شما هم نیاز به استراحت دارد؛
- برنامه های آموزشی و کتاب های تعاملی را به فرزندان خود معرفی کنید، استفاده از برنامه های آموزشی را با استفاده از تلفن های هوشمند به آنها بیاموزید. با یکدیگر از تلفن های هوشمند، تبلت و کامپیوتر استفاده کنید. هنگام بازی، به فرزندتان اجازه دهید جزئیات بازی را برای شما شرح دهد یا اینکه کتابهای تعاملی را با یکدیگر مطالعه کنید. دستگاه جداگانه ای نباید برای فرزند در خانواده وجود داشته باشد. فقط از آن برای به عنوان یک کانال اضافی برای یک کار شخصی استفاده کنید.
- پیشنهاد فعالیت های دیگری نیز در کنار بازی یا تماشای کارتون به فرزندانتان دهید. اینگونه فعالیت ها باعث اعتیاد می شود زیرا که کودک نمی داند فعالیته ای دیگری هم برای سرگرمی اش وجود دارد. بهتر است که فرزند خود را برای پیدا کردن سایر فعالیت های فراگیر در سراسر دنیای دیجیتال، فعال کنید.
از تکنولوژی، بهترین استفاده را ببرید.
گوشی و تبلت تنها به این منظور طراحی نشده است که شما آن را دست کودک خود دهید تا با آن سرگرم شود. معمولا پدر و مادرها چند بازی برای کودک خود روی گجت ها نصب می کنند و آن را دست فرزندشان می دهند تا سرگرم شود.
شما می توانید با رفتار مناسبی که در این زمینه در پیش می گیرید، کلیه تاثیرات منفی که در این راستا وجود دارد و باعث کند شدن هوش فرزندتان می شود را به تاثیرات مثبت تبدیل کنید.
یکی از روشهای موثر در تقویت هوش کودکان کتاب خواندن برای آنهاست. به این معنی که والدین باید برای کودکان خود کتابها را باصدای بلند بخوانند. این مورد هم در تقویت نیمکره چپ کودک موثر است و هم تواناییهای کلامی وی را تقویت میکند.
به جای این که کودک خود را با بازی های نامناسب سرگرم کنید به او یاد دهید که چگونه می تواند از ابزاری که در اختیارش قرار میگیرد به شکل مناسبی استفاده کند. بدون شک کتاب های تعاملی تاثیر بسیار بهتری از کتابهای معمولی که ما دوران کودکی خود را با آنها گذراندیم، دارند. اکنون که علم پیشرفت کرده و تکنولوژی اطراف ما را احاطه کرده است، بهتر است که شما هم از این شرایط عالیترین نوع بهرهای که ممکن است را ببرید.
کودک را به حال خودش رها نکنید.
کودکان چه از نظر نیازهای مادی و چه از نظر نیازهای روانی و عاطفی ای که دارند نیازمند توجه کامل هستند. از این جهت میتوان گفت توجه درست و کامل به کودک میتواند تمامی این نیازها را پوشش دهد. در فضای مجازی، توجه به کودک از یک شخصیت حقیقی که ارتباط عاطفی با کودک دارد به شخصیتی مجازی تبدیل میشود که کودک توانایی درک مختصات آن را ندارد.
علاوه بر این کودک نیاز به لمس محبت و شناسایی منبع آن دارد که دریافت این مهم در فضای مجازی امکان پذیر نیست؛از سوی دیگر، معمولا وقتی کودکان در فضای مجازی بوده یا مشغول بازی های موبایلی هستند، خانوادهها از آنها فارغ شده و از توجه به آنها در این شرایط باز می مانند و بیشتر درگیر کارهای عقب افتاده خود می شوند. به علاوه، به دلیل اینکه امکان دسترسی آزاد به هرگونه اطلاعاتی در فضای مجازی وجود دارد، آزادی کامل کودکان در استفاده از فضای مجازی ممکن است دو نتیجه را در پی داشته باشد:
نخست اینکه دسترسی کودک به محتواهای غیراخلاقی در فضای مجازی راحتتر شده و به این واسطه امنیت اخلاقی کودک دچار مشکلات عدیدهای میشود و دوم اینکه به دلیل یافتن اطلاعات گوناگون در حوزههای مختلف، ممکن است والدین مرجعیت فکری ای که بر کودک دارند، را از دست بدهند.

کودکان در دنیای دیجیتال
این موضوع میتواند زمینه نامناسبی باشد برای دوران نوجوانی و بلوغ کودکان که گروه های همسالان نقش مهمی در شکل دهی به گرایشات کودکان دارند؛ به این معنی که اگر خانواده به صورت کامل مرجعیت خود را از دست بدهد، هم نقشش در تعیین ترجیحات کودک کم رنگ میشود و هم کنترل کودک و راهنمایی وی به مراتب کاری دشوارتر خواهد شد. بنابراین به نظر می رسد داشتن حدی میانه در خصوص استفادهی کودک از فضای مجازی و بازیهای موبایلی و همینطور حفظ توجه به کودک –هنگامی که در این محیط ها حضور دارد- میتواند مفید و موثر واقع شود.
به نظر میرسد در زمینه تقویت رشد کودکان به فضای مجازی باید به عنوان نوعی «ابزار» نگریسته شود. به این معنی که والدین، کارهایی را که توسط متخصصان روانشناسی کودکان تاکید و تایید میشود، انجام دهند و از فضای مجازی به عنوان ابزار و وسیلهای که میتواند در این راستا کمک های بزرگی به آن ها کند، استفاده کنند. در واقع باید به فضای مجازی به عنوان فضایی مکمل برای تربیت و رشد قوای ذهنی کودک نگاه کرد و نه به عنوان فضایی که می توان تمامی اطلاعات را از آن به دست آورد، نیازهای کودک را به واسطه آن مرتفع کرد و امکان ارتباط مثبت و موثر را در کودک تقویت کرد.
چطور به عنوان کارآموز برنامه نویسی استخدام شویم؟
به عنوان یک فعال در زمینه مهندسی نرمافزار، یا به عنوان فردی که تازه فارغ التحیل شده است، یا به عنوان فردی که به برنامهنویسی علاقه دارد، همیشه برای شروع کار باید خاک خورد! اما چطور؟ در پست زیر به بررسی روند استخدام شدن به عنوان کارآموز برنامهنویسی میپردازیم. مسیر خود را مشخص کنید! یک […]
چگونه با فرهنگ سازمانی شرکت جدید تطبیق پیدا کنیم
تجاربی که در گذشته داشتهاید، دلیل استخدام در شرکت جدید هستند اما چگونگی عمل کردن به فرهنگ سازمانی شرکت جدید موفقیت آینده را تضمین میکند.
هر شرکتی فرهنگ سازمانی خودش را دارد و زمانی که کارمندی به تازگی در آن استخدام میشود زمان کمی دارد تا با آن آشنا شود و تطبیق پیدا کند. بسیاری از افراد تازه وارد نمیتوانند تمام تواناییهای خود را در محیط کار نشان دهند زیرا نمیتوانند با فرهنگ سازمانی شرکت ارتباط برقرار کنند. اغلب سازمانها و شرکتها در مورد این مسائل با افراد تازه وارد صحبت نمیکنند و افراد تازه وارد نیز فرصتی برای انجام این کار پیدا نمیکنند زیرا تمام تمرکز خود را روی کار و جلب رضایت رئیس جدید میگذارند. اما فراموش نکنید که درک فرهنگ سازمانی شرکت نقش پررنگی را در موفقیت ایفا میکند. توجه به کارهای دیگران کافی نیست و اگر میخواهید در محیط کار جدید موثر واقع شوید باید روی نحوهی کار همکاران خود تمرکز کنید. در ادامهی این مقالهی به بررسی پنج بعد از فرهنگ سازمانی شرکت میپردازیم که تأثیر زیادی روی عملکرد فرد در محیط جدید میگذارند.
1- روابط
مواردی مانند اهمیت شرکت روی روابط کارمندان، ارزشی که برای همکاری قائل هستند و تعداد جلسات حضوری برای تصمیمگیری و انجام کارها در هر شرکتی متفاوت است. در برخی شرکتها ملاقاتهای حضوری تنها راه برقراری ارتباط با سایر کارمندان است درحالیکه در سایر شرکتها افراد از طریق ایمیل، چت و کنفرانسهای ویدئویی با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند. بنابراین بهتر است بعد از ورود به شرکت از افراد باتجربهتر سوال بپرسید و ببینید چگونه باید با دیگران ارتباط برقرار کنید. بهعنوان مثال آیا لازم است پیش از درخواست کمک از دیگران برای انجام پروژه با آنها ارتباط برقرار کرده باشید؟ یا تنها کافی است لیستی از کارهایی که باید انجام شوند را به آنها ایمیل بزنید؟
به نحوهی تصمیمگیری و انجام شدن کارها توسط دیگران توجه کنید. ببینید آیا این افراد زمان زیادی برای برگزاری جلسات صرف میکنند یا اغلب اوقات پشت میزشان نشستهاند یا از خانه کار میکنند؟ آیا دیگران برخورد خوبی با شما دارند و میخواهند در جلسات حضور داشته باشید یا اغلب اوقات قرار ملاقاتها را کنسل میکنند. در این صورت بهتر است از افراد حرفهایتر در مورد این موضوع مشورت بگیرید.
2- ارتباطات
زمانی که کار جدیدی را آغاز میکنید، به این دقت کنید که سایر کارمندان چگونه با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند. آیا برای هر موضوعی جلسهی رسمی تشکیل میدهند و با آمادگی کامل در آن حضور پیدا میکنند؛ یا به صورت دوستانه و تنها با یک فایل داکیومنت با یکدیگر صحبت میکنند. اگر رئیستان از شما میخواهد در جلسات حضور پیدا کنید از او بپرسید چه انتظاراتی از شما دارد. سایر همکاران و اعضای تیم نیز منبع خوبی برای افزایش اطلاعات در این زمینه هستند.
در برخی شرکتها سلسله مراتب افراد براساس موقعیت شغلی دستهبندی میشود و قوانین مشخصی برای ارتباط با مدیران وجود دارد. بهعنوان مثال برای صحبت کردن با مدیر یک بخش شاید لازم باشد ابتدا مشکل خود را با افراد سطح پایینتر مطرح کنید تا درنهایت بتوانید جلسهای با مدیر بخش مورد نظر داشته باشید. درحالیکه در برخی دیگر از شرکتها شاید نیازی به انجام این کار نباشد و کارمندان به راحتی بتوانند با فرستادن ایمیل با شخص مورد نظر صحبت کنند. بنابراین بهتر است برای جلوگیری از هرگونه سوءتفاهم این موضوع را با کارمندان باتجربهتر مطرح کنید و از آنها کمک بگیرید.
یکی دیگر از موضوعاتی که باید به آن توجه داشته باشید این است که ببینید اطلاعات چگونه در شرکت ارائه میشوند. بهعنوان مثال برای صحبت در جلسات آیا لازم است فایل پاورپوینت تهیه کنید و به صورت رسمی ارائه دهید یا نیازی به این کار نیست و جلسات به صورت طوفان فکری برای مطرح کردن ایدههای جدید و تصمیمگیری برگزار میشوند. برخی شرکتها از کارمندان خود توقع دارند فایل ۵۰ صفحهای همراه با توضیحات و تحلیلهای کامل ارائه دهند درحالیکه در برخی شرکتها، فرستادن یک ایمیل و تهیهی یک لیست شمارهدار کفایت میکند. احترام گذاشتن به قوانین شرکت بسیار مهم است. بنابراین بهتر است هر کاری را با آمادگی قبلی و احترام کامل به قوانین شرکت انجام دهید. مطمئنا در ابتدای کار نواقصی وجود خواهند داشت اما مهم این است که نهایت تلاش خود را انجام داده باشید.
3- تصمیمگیری
هر شرکتی به نحوی متفاوت در مورد مسائل مختلف تصمیمگیری میکند. برخی شرکتها تصمیمهای خود را در جلسات رسمی اتخاذ میکنند درحالیکه برخی شرکتها تصمیمهای خود را به صورت آفلاین نهایی میکنند. حتی در شرکتهایی که جلسات رسمی برگزار میشود ممکن است تصمیمهای نهایی هنگام صرف قهوه موقع استراحت یا هنگام صرف ناهار گرفته شوند. اگر میبینید موضوعاتی که در جلسه مطرح میشوند متفاوت از تصمیم نهایی اتخاذ شده هستند یعنی اتفاقات دیگری در پشت صحنه در جریان است که باید از آنها مطلع باشید. بهعنوان مثال تصمیمگیری در مورد سرمایهگذاری روی محصول جدید ممکن است در یک جلسهی رسمی و با حضور تمام مدیران مطرح شود؛ اما تصمیم نهایی تنها به دو مدیر ارشد بستگی داشته باشد و بدون نظر مثبت آنها هیچ اتفاقی نخواهد افتاد.
بنابراین اگر میخواهید ایدهی جدیدی را مطرح کنید بهتر است صدای خود را به گوش آن دو مدیر اصلی برسانید و نظر مثبت آنها را جلب کنید. گاهی اوقات ممکن است در جلسهی برگزار شده همه با نظر و ایدهی شما موافق باشند اما زمانی که از جلسه خارج میشوند نظر دیگری پیدا کنند. در این شرایط نیز بهتر است بعد از اتمام جلسه به صورت خصوصی با آنها صحبت کنید و مطمئن شوید که نظر نهاییشان تغییری نخواهد کرد.
یکی دیگر از جنبههای تصمیمگیری این است که ببینید آیا فرهنگ سازمانی شرکت روی عمل کردن تعصب دارد یا به تجزیهوتحلیل و بررسی عواقب اهمیت بیشتری میدهد. در شرکتهایی که تعصب بیشتری رو عمل کردن دارند زمان و توجه محدودیت بیشتری دارند و تصمیمها سریع گرفته میشوند. اگر در چنین شرکتی کار میکنید، باید موقعیت خود را به طور کامل برای کارمندان کلیدی شرکت توضیح دهید و اطلاعات لازم برای تصمیمگیری را در اختیار آنها قرار دهید. اما شرکتهای مبتنی بر تجزیهوتحلیل زمان بیشتری را روی بررسی مدلها و استراتژیها سپری میکنند. پس بهتر است شما نیز روی موضوع مورد نظر تحقیق کنید و تمام جنبههای آن را مورد بررسی قرار دهید. منابع معتبر داشته باشید و با آمادگی کامل در جلسات حضور پیدا کنید.
4- دیدگاه فردی در مقابل دیدگاه گروهی
رویکرد اصلی برخی شرکتها به این صورت است که محصولات نهایی نتیجهی کار فردی هر یک از کارمندان شرکت هستند. درصورتیکه در سایر شرکتها روی انجام کار به صورت تیمی تمرکز میشود. اگر شرکت مورد نظر رویکرد عملکرد فردی داشته باشد روحیهی «ذهنیت قهرمان» در میان کارمندان آن جا خواهد افتاد و افرادی که شخصیت جاهطلب دارند، موفقتر خواهند بود. در این شرکتها پاداشها به صورت فردی در نظر گرفته میشوند و اعتبار افراد براساس کارهای فردیشان سنجیده میشود.
شرکتهایی که رویکرد کار تیمی دارند معمولا ریسکپذیری کمتری دارند و پاداش انجام کارها میان تمام اعضای تیم تقسیم میشود. در چنین محیطهایی اهداف و نتایج توسط تمام اعضای تیم مشخص میشوند و فعالیت کردن به صورت فردی سخت است. اگر فرد بلندپروازی هستید که کار کردن به صورت فردی را ترجیح میدهید ممکن است در چنین محیط کاری نتوانید به جایگاه مورد نظر خود دست پیدا کنید.
برای اینکه ببینید عملکرد شرکت به چه صورت است دقت کنید که در جلسات کاری جملات با چه ضمیری استفاده میشوند. اگر دیگران در مورد دستاوردهای گروهی صحبت میکنند استفاده از ضمیر «من» نشان میدهد علاقهای به کار کردن در تیم ندارید. پس اگر واقعا میخواهید در محیط کاری خود پیشرفت کنید بهتر است ضمایر را با دقتتر انتخاب کنید.
5- گرایش به تغییر کردن
یکی دیگر از عوامل فرهنگی که میتواند تأثیر عمیقی بر وضعیت و نفوذ شما داشته باشد گرایش به تغییر کردن است. بسیاری از شرکتها تمایلی به تغییر ندارند و در برابر آن مقاومت میکنند. در مقابل رهبران با استعدادی زیادی وجود دارند که به آنها گفته شده باید از همهی تغییرات استقبال کنند و این موضوع در نهایت به شکست آنها منجر میشود. داشتن اطلاعات ناقص در مورد چگونگی تغییر و نحوهی ساختارشکنی در بازار و نساختن روابط مورد نیاز برای حمایت از تصمیمهای کلیدی از جمله دلایل اصلی شکست هستند. این افراد مشاورهی درستی دریافت نکردهاند و مرزهای فرهنگی که باید به آن توجه کنند را نادیده گرفتهاند. بنابراین پیش از تصمیمگیری در مورد هر تغییری بهتر است ببنید در هر فرهنگ چه موضوعاتی را میتوانید به چالش بکشید و سپس ببینید چگونه باید این کار را انجام دهید. پیش از عملی کردن هر تصمیمی ببینید آیا میتوانید تغییرات اساسی اعمال کنید یا باید مطابق قوانین و دستور کار فعلی شرکت پیش بروید. مطمئنا هیچ شخصی پاسخ این سوال را نخواهد داد. تنها کاری که میتوانید انجام دهید این است که نظر دیگران را در مورد پیشنهادهایی که میدهید بررسی کنید. ایدههایی که دارید را با چند همکار قابل اعتماد مطرح کنید و از آنها بپرسید به نظرشان دیگران چه نظری بابت این موضوع خواهند داشت. بنابراین پیش از مطرح کردن ایدهی خود متوجه میشوید چه افرادی با آن موافق و چه افرادی مخالف خواهند بود.
مهمترین نکتهای که هنگام ورود به یک شرکت جدید باید به یاد داشته باشید این است که دستاوردهای پیشین نباید به شما اجازه دهند که خارج از چهارچوب فرهنگ سازمانی شرکت عمل کنید. اغلب سازمانها شما را به واسطهی تجاربی که در گذشته داشتهاید استخدام میکنند اما موفقیت آیندهی شما به رفتار فعلیتان وابسته است. اینکه تا چه اندازه فرهنگ شرکتی که در آن فعالیت میکنید را درک کردهاید و تا چه اندازه به آن احترام میگذارید.